عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: رستاخیز ایران اغلب از سمت خراسان بوده است که ستون شرقی ایران محسوب میشد. تاسیس مجلس و نظامهای مشروطیت ساز دولت و قیامهای ملی در طول تاریخ معمولا از این منطقه آغاز میشد.
دکتر روحالله اسلامی در چهارمین پیش نشست چهاردهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران در خصوص خرد سیاسی ایرانشهری در خراسان، اظهار کرد: مباحث مربوط به قومگرایی و ملیتهای مختلف میتواند خطرات بسیاری را برای کشور داشته باشد. به علت غیبت خرد متمرکز و الگوهای ملی در ایران ما شاهد واگراییهای بسیاری در کشور هستیم.
وی افزود: خراسان جز ایران نیست و هرجایی که نامی از خراسان است میتوان ایران را یافت. ایران دارای مبانی و پایههای بسیار زیادی است و مکاتب زیادی میتوانستند همانطور که در گذشته وجود داشتند شکل بگیرند. برخی از آنها یا کارآیی خود را از دست دادند و یا افول کردند. در صورتی که عقلگرایی، حمایت از ایران و ایران دوستی را در مورد مکتب خراسان بررسی کنیم در آن چیزی باقی نمانده است.
مکتب خراسان هم راستا با نام ایران است
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی با اشاره به ویژگیهای مکتب خراسان به عنوان یکی از پایههای ایران، بیان کرد: مکتب خراسان شکوهی عجیب در میان مکاتب مختلف ایران دارد و هم راستا با نام ایران است. در دورههای متعدد که بحرانهای متفاوت ایران را در بر میگرفت اندیشه خراسان توانست به آن کمک کند تا ایران باقی بماند و فرهنگ آن تداوم داشته باشد. زمینه تاریخی و ملی خراسان، هویت ملی ایران با پایه شرقی و دارا بودن مرجعیت علمی به عنوان میراث علمی از دیگر ویژگیهای این مطلب است.
وی با اشاره به توقعات فزآینده دولت از خراسان و شرق ایران، تشریح کرد: در سال جاری درحال کمک برای انجام دومین سند راهبردی دانشگاه فردوسی مشهد هستیم. یکی از مواردی که در فلسفه دانشگاه در مورد دانشگاه فردوسی مطرح میشود و شعار دانشگاه از ابتدای تحصیل است درواقع همین بستر حکمت خراسان بوده است. زمانی که دانشگاه فردوسی مشهد تاسیس شد دو هدف بنیادی و راهبردی برای آن در نظر گرفته شده است. یک هدف برای ترویج زبان و ادب فارسی، ایجاد یک استاندارد مناسب برای ادبیات در این دانشگاه و مورد دیگر برای ترویج عقل گرایی و خرد دینی در کشور تا از مباحثی که به ایران میتواند ضربه بزند جلوگیری کند.
رستاخیز ایران خراسان است
اسلامی خاطرنشان کرد: رستاخیز ایران اغلب از سمت خراسان بوده است که ستون شرقی ایران محسوب میشد. تاسیس مجلس و نظامهای مشروطیت ساز دولت و قیامهای ملی در طول تاریخ معمولا از این منطقه آغاز میشد. استقلال شرق ایران در زمان طاهریان در زمان خلافت، دوره عباسیان و میان پردهای ایرانی که در انتقال پایتخت از بغداد به خراسان و استفاده از فکر و اندیشه ایران که از آن تحت عنوان تمدن اسلامی نام برده میشود، حماسه سرایان ملی و فکر و ادب خراسان از جمله زمینههای تاریخی خراسان است.
وی ادامه داد: برای نگاه به مملکت داری ایرانی در مکتب خراسان میتوان به کتابهایی مانند جهانگشای جوینی، اخلاق ناصری و سیرالملوک مراجعه کرد. این کتب سبکی ملی و ایرانی دارد و دارای سبک قومی و گروهی نیست. نظام الملک ساختار نامه اردشیر را در ایران احیا میکند و یکی از مهمترین رسالهها است. همچنین جوینی نیز به عنوان یک فرمانده محلی خیلی قدرتمند از شیراز تا بغداد را زیر نظر داشته است. همچنین خواجه نصیرالدین طوسی نیز کتابهای درخشانی در زمینه مملکت داری نوشته است.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به مرجعیت علمی خراسانیها، گفت: ترجمه اثاری هندی، یونانی و همچنین ایران باستان و تشکیل نهضت ترجمه در همین منطقه اتفاق افتاده است. ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی نیز به عنوان یک مرجع علمی در زمان خود از همین منطقه برخواستند. از نظر مذهبی تشیع در خراسان جایگاهی بنیادی دارد. خواجه نصیر طوسی به عنوان پایه گذار حکمت و فلسفه تشیع، کمک برای فروپاشاندن نظام خلافت، ایجاد نوعی دولت ملی در ایران، تلاش برای حفظ کتابخانهها و رصدخانهها و تربیت حاکمان بیابانگردی که به ایران حمله میکردند از دیگر بزرگان خراسان بوده است.
شاهنامه، سند هویتی کشور است
اسلامی در خصوص نحوه ثبت و انتقال شاخصهای تاریخی ملی، اظهار کرد: تاریخ جهانگشای جوینی بسیار با اهمیت است. این تاریخ در عین حال که مغولها و فعالیتهای آنها را توضیح میدهد، بلایی را که سر ایران آوردند را هم نشان داده است. این کتاب نشان داد که در بدترین بستر چگونه باید تاریخ و زبان ایران باشیم و آن را حفظ کنیم. شاهکار تمام این کتب، تاریخ ایران و قانون اساسی ایران شاهنامه است. روایتهای شاهنامه روایتهای باستانی است که در کارنامهی ایران وجود دارد و فردوسی آنها را در قالب شعر بیان کرده است. فردوسی و شاهنامه تداوم باستانی ایران است و سند هویتی کشور شناخته میشوند.
وی افزود: حتی غزالی نیز که به عنوان خردستیز نام برده میشود میتواند از جهت اهمیت و جایگاهی که در بیان اهل سنت دارد راهگشای ما باشد. شاخص دیگر نیز عرفان است که عطار و خیام نماد آنها هستند. این افراد نوعی صبر را در دین منتشر کردند که میتواند برای مهار ترورسیم در همسایگان و ایران باشد. خیام در اشعارش کاملا مباحثی بینالمللی را مطرح کرده که امروزه هم در تمام جهان خریدار دارد.
مکتب خراسان ضد فرقه و قومیت گرایی است
اسلامی با اشاره به اینکه مکتب خراسان کاملا با ایران تطبیق میخورد، بیان کرد: این دو هیچگونه جدایی ندارد. برای اندیشه در حوزه خراسان کاربردی اساطیری و مفهومی وجود دارد. دیپلماسیهای علمی برای تقویت ارتباط میان ما و کشورهای همسایه میتواند کمک کننده باشد. بدون اندیشه ایران خراسان بی معنی است و زیر مجموعهی ایران تعریف میشود. این مکاتب ضد فرقه و قومیت گرایی است. زبان و ادبیات فارسی و شعر زیربنای این مکتب است. مکتب خراسان در دوره معاصر با جریانهای نقدگرا و چپگرا به انحطاط کشیده شده است. هویت خراسان به گرفتن علوم و فنون مختلف است. مکتب خراسان به هیچ عنوان شرقگرا نیست. همه بزرگان این مکتب علم گرا بوده و کاملا در راستای اندیشه ایران هستند.
ایسنا/خراسان رضوی: http://www.isna.ir/news/99110502772