به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشگاه فردوسی، نوزدهمین نشست ایده دانشگاه به همت گروه مطالعات و برنامه ریزی دانشگاه فردوسی مشهد، با حضور دکتر علیرضا آزاد، عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه فردوسی با موضوع الهیات و دانشگاه در تاریخ 20 شهریور 1399 برگزار شد.
دکتر آزاد در خصوص به وجود آمدن دانشگاه در غرب بیان کرد: نهاد دانشگاه در غرب تا حد زیادی از دل سیستم مسیحی و نهاد دینی رشد کرده است. علوم الهیات قبلا در مدارس محوریت داشتند و سایر علوم در کنار آنها تدریس می شدند. اما با گسترش بیشتر این علوم احساس نیاز به تاسیس دانشگاه در افراد شکل گرفت و بدین ترتیب دانشگاهها به وجود آمدند. بسیاری از دانشگاههای غرب مانند سوربن و هاروارد به نام کشیشانی که آنها را تاسیس کرده اند نامگذاری شدهاند.
وی ادامه داد: در گذشته دانشگاههای ایران با روشها و مکانیزمهای خاصی که داشتند، با دانشگاه های خارج ارتباط برقرار میکردند، بودجه میگرفتند و در واقع یکی از دلایل گسترش رشته الهیات در ایران، همین برقراری ارتباط با دانشگاههای خارجی بود. همایشی که سال 1348 با حضور تعداد زیادی از اساتید الهیات ایرانی و غیرایرانی برگزار شد، تاثیر زیادی بر پیشرفت این علم در ایران و گسترش ارتباطات با کشورهای دیگر به خصوص جهان عرب داشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی درباره ارتباط حوزه و دانشگاه گفت: در گذشته نگاه غیراعتمادمحوری بین دانشگاهیان و حوزویان وجود داشت که باعث شد در برخی شهرهای ایران با فاصله زمانی بیشتری دانشکدههای الهیات تشکیل شوند. در چند دهه اخیر این اعتماد بیشتر شده اما همچنان هالههای بیاعتمادی بین این دو مکان وجود دارد. امروزه فضای نقد درونی و بیرونی در دانشگاه بسیار بیشتر از حوزه فراهم است. گرچه حوزه محتوای بسیار قوی در علم الهیات دارد، اما ادبیات و روش بیان مسائل الهیاتی در دانشگاه وجود دارد و این یکی از دلایل برقرار پیوند بین حوزه و دانشگاه است. در واقع ما به محتوای حوزه و روشهای دانشگاهی نیاز داریم.
دکتر علیرضا آزاد تصریح کرد: در دانشکدههای الهیات رتبه اول خارجی، به ازای هر 3-10 دانشجو، یک استاد الهیات وجود دارد. چرا که در این کشورها نگاه کیفی غالب است و به کیفیت آموزش اهمیت داده می شود. این آمار در مقایسه با ایران عجیب است. دردانشگاههای رتبه اول ایران به ازای هر 20-25 دانشجو یک استاد الهیات و در دانشگاههای رتبه پایینتر به ازای هر 40-50 دانشجو یک استاد وجود دارد. چرا که دیدگاه ما به مسئله آموزش این علم کمی است.
استادیار دانشگاه فردوسی در پایان در خصوص نقاط ضعف علم الهیات در ایران بیان کرد: ضعف بزرگ الهیات ایران عدم وقوع تحولات روش شناختی در آن است. روش تحقیق خیلی ساده گرفته شده و در حد روش های سنتی باقی مانده است. اگر میخواهیم بینالمللی شویم و برای جهان سخن بگوییم، باید استادان و دانشجویان زیادی از کشورهای دیگر داشته باشیم. نباید افرادی را که باعث می شوند بتوانیم حرف دنیا را بشنویم و به آن پاسخ دهیم و از وجودشان استفاده کنیم از خود دور کنیم.
در فضای الهیات، ایدئولوژی باعث شده است که ما خود را در یک حصار حبس و محدود کنیم و هر فرد بیرون حصار را دشمن بپنداریم. این موضوع سبب میشود افق اندیشه الهیاتی ما کاهش پیدا کند. وظیفه دانشگاه این است که بیرون از حصار، ارتباطات بینالمللی برقرار کند. وجود محدودیتها و ملاحظه کاریها در علم الهیات سبب می شود زبان صریحی برای گفتگو وجود نداشته باشد و پیشرفت آن محدود گردد.
خبرنگار: یگانه تقیزاده